image

image

ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﻤﮑﺎری اقتصادی و توسعه (OECD)، پسماند عبارت است از موادی اﺟﺘﻨﺎب ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﻧﺎﺷﯽ از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﮐﻪ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ و در آﯾﻨﺪه ﻧﺰدﯾﮏ ﻧﯿﺎزی ﺑﻪ آن ﻧﯿﺴﺖ و ﭘﺮدازش و ﯾﺎ دﻓﻊ آن ﺿﺮوری اﺳﺖ. برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)، پسماند را این گونه تعریف می‌کند: اﺷﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﮑﺸﺎن آن‌ها را ﻧﻤﯽﺧﻮاﻫند، ﯾﺎ ﻧﯿﺎزی ﺑﻪ آن‌ها ﻧﺪارد، یا از آن‌ها استفاده نمی‌کنند و به پردازش و دفع نیاز دارند.

تعریف پسماند
ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﻤﮑﺎری اقتصادی و توسعه (OECD)، پسماند عبارت است از موادی اﺟﺘﻨﺎب ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﻧﺎﺷﯽ از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﮐﻪ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ و در آﯾﻨﺪه ﻧﺰدﯾﮏ ﻧﯿﺎزی ﺑﻪ آن ﻧﯿﺴﺖ و ﭘﺮدازش و ﯾﺎ دﻓﻊ آن ﺿﺮوری اﺳﺖ. برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)، پسماند را این گونه تعریف می‌کند: اﺷﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﮑﺸﺎن آن‌ها را ﻧﻤﯽﺧﻮاﻫند، ﯾﺎ ﻧﯿﺎزی ﺑﻪ آن‌ها ﻧﺪارد، یا از آن‌ها استفاده نمی‌کنند و به پردازش و دفع نیاز دارند.
ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻣﺤﺼﻮل ﺟﺎﻧﺒﯽ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ اﺳﺖ. از ﻟﺤﺎظ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺣﺎوی ﻫﻤﺎن ﻣﻮادی اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻣﻔﯿﺪ وﺟﻮد دارد و ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻔﺎوت آﻧﻬﺎ در ﺑﯽارزشﺑﻮدن ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ اﺳﺖ. در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد اﯾﻦ ﺑﯽارزﺷﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﺨﻠﻮط ﺑﻮدن و ﯾﺎ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮدن اﯾﻦ ﻣﻮاد در ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ اﺳﺖ. ﺟﺪاﺳﺎزی ﻣﻮاد ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﯾﮑﯽ از روشﻫﺎی اﻓﺰاﯾﺶ ارزش ﻣﻮاد و ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن ﻣﻮارد ﮐﺎرﺑﺮد ﺑﺮای آن‌ها ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﮑﻮﺳﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﯿﺰان اﺧﺘﻼط ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ و ارزش آن وﺟﻮد دارد.

ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ از ﭼﻨﺪ ﻣﻨﻈﺮ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی ﺷﻮد: از ﻧﻈﺮ وﺿﻌﯿﺖ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ (ﺟﺎﻣﺪ، ﻣﺎﯾﻊ، ﮔﺎز)، از ﻧﻈﺮ ﮐﺎرﺑﺮد اﺻﻠﯽ (ﺑﺴﺘﻪﺑﻨﺪی، ﻣﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ و…)، از ﻧﻈﺮ ﻣﻮاد (ﺷﯿﺸﻪ، ﮐﺎﻏﺬ و…)، از ﻧﻈﺮ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ (ﺳﻮﺧﺘﻨﯽ، ﮐﻤﭙﻮﺳﺖ ﺷﺪﻧﯽ، ﺑﺎزﯾﺎﻓﺘﻨﯽ)، از ﻧﻈﺮ ﻣﻨﺸأ (ﺧﺎﻧﮕﯽ، ﺗﺠﺎری، ﮐﺸﺎورزی، ﺻﻨﻌﺘﯽ و…) و ﯾﺎ ﻣﯿﺰان اﯾﻤﻨﯽ (خطرناک، ﺑﯽﺧﻄﺮ).

ﺑﻪ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺧﺎﻧﮕﯽ و ﺗﺠﺎری در ﻣﺠﻤﻮع، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺷﻬﺮی ( MSW) ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد، ﮐﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﮐﻢﺗﺮاز ده درﺻﺪ ﮐﻞ ﺟﺮﯾﺎن ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽﺷﻮد. ﻧﻮد درﺻﺪ ﺑﻘﯿﻪ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﮐﺸﺎورزی، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻣﻌﺪنﮐﺎوی، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺻﻨﻌﺘﯽ و ﺗﻮﻟﯿﺪی، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ اﻧﺮژی، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺗﺼﻔﯿﻪ آب و ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎز و ﺗﺨﺮﯾﺐ.
ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﻫﻤﻮاره ﻣﺴﺌﻠﻪای ﭘﯿﭽﯿﺪه در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬرﻫﺎ ﺑﻮده‌اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻋﻠﺖ داﻣﻨﻪ ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻮاد ﻣﻮﺟﻮد در اﯾﻦ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ (ﺷﯿﺸﻪ، ﻓﻠﺰ، ﮐﺎﻏﺬ، ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ، ﻣﻮاد آﻟﯽ و …) و اﺧﺘﻼط ﮐﺎﻣﻞ اﯾﻦ ﻣﻮاد، ﻣﺸﮑﻼت ﻣﺘﻌﺪدی در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ آن‌ها ﺑﺮوز ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ در ﻓﺼﻞﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ و از ﮐﺸﻮری ﺑﻪ ﮐﺸﻮر دﯾﮕﺮ و از ﺷﻬﺮی ﺑﻪ ﺷﻬﺮ دﯾﮕﺮ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻫﻤﯿﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺎﻧﻊ از آن ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﺴﺨﻪی واﺣﺪی ﺑﺮای ﺗﻤﺎم ﺷﻬﺮﻫﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺷﻮد. ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺗﺠﺎری و ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﯾﮑﻨﻮاﺧﺖﺗﺮ و در ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮد؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺧﺎﻧﮕﯽ را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﺪ، ﻗﻄﻌﺎً ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ از ﻣﻨﺎﺑﻊ دﯾﮕﺮ را ﻧﯿﺰ دارد.(1)
تعریف مدیریت پسماند
مدیریت پسماند به عنوان یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های جوامع بشری مطرح می‌باشد. افزایش روزافزون حجم پسماندها  از یک سو و تنوع و گوناگونی آن‌ها از سویی دیگر بر پیچیدگی شرایط و نحوه جمع آوری و دفع آن ها می افزاید. مدیریت پسماندهای شهری به عواملی همچون تولید زواید، جمع آوری، حمل و نقل، دفن زباله و بازیافت آن بستگی دارد، بنابراین محدوده مدیریت این مقوله بسیار وسیع و متغیر است، برای چنین موضوعی راهی جز مدیریت و برنامه راهبردی وجود ندارد.
تاریخچه مدیریت پسماند
ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺷﻬﺮی ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی اﻣﺮوزی آن، در دﻫﻪ 1930 در کشورهای صنعتی پدید آمد. تا دهه 1970، پسماند به عنوان دورریز ﻧﮕﺎه ﻣﯽﺷﺪ و دراﯾﻦ ﺷﯿﻮهﻫﺎ ﻣﻌﺎﯾﺐ ﻣﺘﻌﺪد ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ، ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺘﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی و زﯾﺒﺎﯾﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯽ وﺟﻮد داﺷﺖ ﮐﻪ در ﺳﺎﯾﻪ ﺗﺤﻮﻻت ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و اﻓﺰاﯾﺶ آﮔﺎﻫﯽﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ و ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮرﻫﺎی دﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺗﺪرﯾﺞ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺖ.

در اﯾﻦ دﮔﺮﮔﻮﻧﯽﻫﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ و ﺷﺮاﯾﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی آن، ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﺻﺮﻓﻪﺟﻮﯾﯽ در ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد و اﻧﺮژی و ﺑﺎزﯾﺎﻓﺖ آﻧﻬﺎ از ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺷﻬﺮی ﺑﻪ ﻃﻮر ﺟﺪی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﻪ ﻣﺮور زﻣﺎن ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﭘﺮدازش و ﺑﺎزﯾﺎﻓﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﮐﻠﯿﺪیﺗﺮی در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮد. در دﻫﻪ 80 و 90 ﻣﯿﻼدی، ﻣﺴﺌﻠﻪ «ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار» ﻣﻄﺮح ﺷﺪ و ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ رﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺪون ﻟﺤﺎظ ﮐﺮدن ﺳﻪ ﺟﻨﺒﻪی اﻗﺘﺼﺎدی، ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺘﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻧﻤﯽﺗﻮان اﻣﯿﺪ داﺷﺖ ﮐﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺤﺪود ﮐﺮه‌ی زﻣﯿﻦ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮی ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻧﺴﻞﻫﺎی ﺑﻌﺪی ﻧﯿﺰ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﺮوع ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ در اﯾﺮان را ﻣﯽﺗﻮان ﻣﺼﺎدف ﺑﺎ ﺗأﺳﯿﺲ اوﻟﯿﻦ ﺷﻬﺮداری در ﮐﺸﻮر در ﺳﺎل 1290 داﻧﺴﺖ. ﺑﺪﯾﻬﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن زﻣﺎن در اﯾﺮان ﻧﯿﺰ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺎط دﻧﯿﺎ، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻣﺎده ای «زاﺋﺪ» ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻻزم ﺑﻮد از ﻣﺤﯿﻂ زﻧﺪﮔﯽ اﻧﺴﺎنﻫﺎ دور ﺷﻮد؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در ﻧﻘﺎط ﭘﺮﺟﻤﻌﯿﺖ اﯾﺮان ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﻣﺸﺎﺑﻪ آﻧﭽﻪ ذﮐﺮ ﺷﺪ ﺑﻪ وﺿﻮح ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﯽﺷﺪ. از اواﯾﻞ دﻫﻪ 1360 ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﻬﺮداریﻫﺎ در ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺑﺰرگ ﺑﺮای ﮔﺴﺘﺮش و ﺗﻮﺳﻌﻪی ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮی آﻏﺎز ﮐﺮدﻧﺪ، ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯽ از ﺗﺤﻮل در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ در اﯾﺮان ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪ. ﭘﺲ از آن و ﺗﺎ ﺑﻪ اﻣﺮوز ﮔﺮﭼﻪ ﺗﻼشﻫﺎیﻓﺮاواﻧﯽ ﺑﺮای ارﺗﻘﺎی ﺷﯿﻮهﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ و ﺗﺸﮑﯿﻼﺗﯽ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖﻫﺎی ﻣﺸﻬﻮدی در ﻫﻤﻪ زﻣﯿﻨﻪﻫﺎ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﯽﺷﻮد، اﻣﺎ ﻫﻨﻮز ﺑﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ درﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ دﻧﯿﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ وﺟﻮد دارد.(4)
اهمیت مدیریت پسماند
از ﻟﺤﺎظ ﺗﺎرﯾﺨﯽ، ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﺿﺮورتﻫﺎ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ، ﺳﻼﻣﺖ و اﯾﻤﻨﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﮐﻪ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﺧﻄﺮ را ﺑﺮای ﺳﻼﻣﺖ اﻧﺴﺎن داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻣﺎ ﺟﻮاﻣﻊ اﻣﺮوزی ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﮔﺴﺘﺮدهﺗﺮی را ﻣﻄﺮح ﻧﻤﻮدﻧﺪ، ﭘﺎﯾﺪاری زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ (ﭼﺮﺧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻣﻮاد ﺑﻪ ﻃﺒﯿﻌﺖ) از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺎزﯾﺎﻓﺖ و اﺳﺘﻔﺎده ﻣﺠﺪد آن و ﺑﺎزده اﻗﺘﺼﺎدی جزو مهم ترین آن اﺳﺖ. در ﭼﺎرﭼﻮب اﯾﻦ ﺿﺮورتﻫﺎ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ دﻻﯾﻞ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ را ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮاراﺋﻪ ﻧﻤﻮد.

ﺣﻔﻆ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﯿﻌﯽ زﻣﯿﻦ: (از دﻫﻪ 1970) ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻧﮕﺮاﻧﯽﻫﺎ در ﻣﻮرد ﻧﺮخ ﺑﺎﻻی ﻣﺼﺮف ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺤﺪود ﻣﻮاد و اﻧﺮژی ﮐﺮه زﻣﯿﻦ.
ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از آﻟﻮدﮔﯽ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ: آﻟﻮدﮔﯽ ﺣﺘﯽ در ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﮐﻢ آن ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻐﯿﯿﺮ در وﺿﻌﯿﺖ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ (اﺗﻤﺴﻔﺮ، آب و ﺧﺎک و …) ﻣﯽﮔﺮدد و ﺑﻪ ﻃﻮر ﺣﺘﻢ ﺑﺎ ورود ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺑﻪ ﭼﺮﺧﻪ ﻃﺒﯿﻌﺖ (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺸﺖ ﺷﯿﺮاﺑﻪ از ﻣﺤﻞﻫﺎی دﻓﻦ ﺑﻪ ﺳﻔﺮهﻫﺎی آب زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ و ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮارد) ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ ﺑﻪ وﯾﮋه ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺷﻬﺮی دﭼﺎر آﺳﯿﺐ ﺟﺪی ﻣﯽﺷﻮد؛ ﻟﺬا ﻧﯿﺎز ﻓﻮری ﺑﻪ ﯾﮏ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺟﺎﻣﻊ ﺟﻬﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺑﺮای ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎر وارد ﺑﺮ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ، ﺑﺎ ﻫﺰﯾﻨﻪای ﻣﻘﺮون ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ وﺟﻮد دارد.
اﺗﺨﺎذ روﯾﮑﺮد ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ و ﺟﺎﻣﻊ ﮐﺎﻫﺶ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪی و ﯾﺎ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪه ﺑﻪ روﺷﯽ ﭘﺎﯾﺪار، دوست‌دار ﻣﺤﯿﻂ‌زﯾﺴت و اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺟﻬﺎن ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﻣﺤﯿﻂﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﻧﯿﺰ از ﺿﺮورتﻫﺎی ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی و ﺳﺎزﻣﺎن‌دﻫﯽ ﻧﻈﺎم ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺮاﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ، ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﺿﺮورت ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.(4)